تاثیر بسیار مدیریت برند بر توسعه و پیشرفت هر کسب و کار
مدیریت برند تابعی از بازاریابی است که از تکنیک هایی برای افزایش ارزش درک شده خط محصول یا برند در طول زمان استفاده می کند. مدیریت اثربخش برند، قیمت محصولات را قادر می سازد تا از طریق تداعی ها و تصاویر مثبت برند یا آگاهی قوی از برند، افزایش یابد و مشتریان وفادار ایجاد کند.
توسعه یک برنامه استراتژیک برای حفظ ارزش ویژه برند یا به دست آوردن ارزش برند مستلزم درک جامعی از برند، بازار هدف آن و چشم انداز کلی شرکت است.
برندها تأثیر قدرتمندی بر تعامل با مشتری، رقابت در بازارها و مدیریت یک شرکت دارند. حضور قوی برند در بازار، محصولات یک شرکت را از رقبای خود متمایز می کند و باعث ایجاد تمایل به برند برای محصولات یا خدمات یک شرکت می شود.
برندی که تاسیس شده است باید به طور مداوم تصویر برند خود را از طریق مدیریت برند حفظ کند. مدیریت اثربخش برند ، آگاهی از برند را افزایش میدهد، ارزش ویژه برند را اندازهگیری و مدیریت میکند، ابتکاراتی را هدایت میکند که از پیام برند ثابت پشتیبانی میکند، محصولات برند جدید را شناسایی کرده و با آن تطبیق میدهد، و به طور موثر برند را در بازار قرار میدهد.
سال ها طول می کشد تا یک برند ایجاد شود، اما زمانی که در نهایت رخ داد، باید همچنان از طریق نوآوری و خلاقیت حفظ شود. برندهای قابل توجهی که طی سالها خود را به عنوان پیشرو در صنایع مربوطه تثبیت کردهاند عبارتند از: کوکاکولا ، مک دونالد، مایکروسافت، آیبیام، پروکتر اند گمبل، سیانان، دیزنی، نایک، فورد، لگو و استارباکس.
دیدن مارمولک انسان را به یاد بیمه GEICO می اندازد که در اکثر کمپین های تبلیغاتی خود از خزنده استفاده می کند. به طور مشابه، آهنگ کوکاکولا “این چیز واقعی است” که برای اولین بار در سال ۱۹۷۱ به عنوان یک تبلیغ تلویزیونی پخش شد و افرادی از نژادها و فرهنگ های مختلف را نشان می داد، هنوز برای نسل های مصرف کنندگان کوکاکولا محبوب و آشنا است.
لازم نیست یک برند به یک محصول گره بخورد. یک برند می تواند محصولات یا خدمات مختلفی را پوشش دهد. به عنوان مثال، فورد چندین مدل خودرو تحت نام تجاری فورد دارد. به همین ترتیب، یک نام تجاری می تواند چندین برند را زیر چتر خود بگیرد.
به عنوان مثال، Procter & Gamble چندین برند تحت نام تجاری خود دارد، مانند مواد شوینده لباسشویی Ariel، دستمال کاغذی Charmin، دستمال کاغذی Bounty، مایع ظرفشویی Dawn و خمیر دندان Crest.
یک مدیر برند وظیفه دارد ویژگی های ملموس و ناملموس یک برند را مدیریت کند. جنبه های ملموس برند یک شرکت شامل قیمت محصول، بسته بندی، لوگو، رنگ های مرتبط و قالب حروف است.
نقش یک مدیر برند این است که با در نظر گرفتن عناصر ناملموس یک برند، چگونگی درک برند در بازار را تجزیه و تحلیل کند. عوامل نامشهود شامل تجربه ای است که مصرف کنندگان با نام تجاری داشته اند و ارتباط عاطفی آنها با محصول یا خدمات. ویژگی های ناملموس یک برند ارزش ویژه برند را ایجاد می کند.
ارزش ویژه برند قیمتی بالاتر از ارزش محصول است که مصرف کنندگان مایل به پرداخت آن برای کسب برند هستند. ارزش ویژه برند یک دارایی نامشهود داخلی است که ارزش آن در نهایت با درک مصرف کنندگان از برند تعیین می شود. اگر مصرف کنندگان بخواهند برای یک نام تجاری بیشتر از یک برند عمومی که عملکردهای مشابهی را انجام می دهد، هزینه کنند، ارزش ویژه برند افزایش می یابد. از سوی دیگر، ارزش ارزش ویژه برند زمانی کاهش مییابد که مصرفکنندگان ترجیح میدهند محصول مشابهی را خریداری کنند که قیمت آن کمتر از برند باشد.
تفاوت بین موفقیت و شکست مدیریت برند به نوآوری مداوم بازمی گردد. مدیر برندی که بهطور مداوم به دنبال راههای نوآورانه برای حفظ کیفیت یک برند باشد، در مقایسه با مدیری که به نام خوب فعلی برند شرکت رضایت دارد، مصرفکنندگان وفادار خود را حفظ کرده و تمایل بیشتری به برند به دست میآورد.